- کمین آوردن
- کمین کردن
معنی کمین آوردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انتقام کشیدن
تیر خوردن: (وه چه طبع است که دادست خدادست ترا هر که یک تیر ترا خورد کمانرا هم خورد)، (قاسم مشهدی)
انتقام کشیدن
Flop, Trip
падать , спотыкаться
fallen, stolpern
падати , спотикатися
upadać, potknąć się
摔倒 , 绊倒
cair, tropeçar
cadere, inciampare
caer, tropezar
tomber, trébucher
vallen, struikelen
गिरना , ठोकर खाना
jatuh, tersandung
سقط , تعثّر
ליפול , למעוד
倒れる , つまずく
넘어지다 , 걸려 넘어지다
düşmek, takılmak
kuanguka
ล้ม , สะดุด
পড়ে যাওয়া , পা ফাঁকি দেওয়া
گرنا , ٹھوکر کھانا
به وجود آمدن تا و شکن در چیزی، چین افتادن
در جایی پنهان شدن به قصد از پا در آوردن دشمن یا شکار، کمین آوردن، کمین ساختن، کمین گرفتن
حیله کردن، فریب دادن، کلک زدن، غدر کردن، شید آوردن، ترفند کردن، حقّه زدن، نیرنگ ساختن، گربه شانه کردن، تبندیدن، مکر کردن، دستان آوردن، اورندیدن، فریفتن، تنبل ساختن، نارو زدن، گول زدن، پشت هم اندازی کردن، سالوسی کردن، غدر اندیشیدن، خدعه کردن، غدر داشتن، چپ رفتن، مکایدت کردن
پنهان شدن بقصد کسی یا چیزی
کمین کردن
Ambush, Lurk
emboscar, espreitar
überfallen, lauern
zastawiać zasadzki, czaić się